کد مطلب:179613 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

ضرورت اخلاق در جامعه
وجود انسان ضعیف و ناقص آفریده شده است. به گونه ای است كه باید خود، ابعاد هستی خود را شكل دهد و به كمك قدرت اندیشه و اراده خویش استعدادهای مختلفش را شكوفا سازد و به كمال لایق خود برسد. بخشی از استعدادها و ابعاد وجود انسان همان خلقیاتی است كه انسان باید كسب كند.

اخلاق، استعدادی است كه در وجود انسان نهفته است و برای آنكه انسان به كمال لایق خود برسد باید این جنبه از وجودش را شكوفا سازد و این نوع كمال به واسطه یك سیستم اخلاقی میسور است. [1] .

اخلاق یكی از غایات مهم بعثت است كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آن را بیان فرموده است:

«انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق» [2] .

همانا من برای تتمیم و تكمیل خلق های فاضل و صفات اخلاقی پسندیده مبعوث شده ام.

ملكات، خلقیات و اعمال ما صورتی ملكی دارد كه فانی و موقت است و آن همان ظاهر اعمال است كه در این جهان تحقق می یابد. اما حقیقت و وجهه ای ملكوتی دارد كه پس از صدور از ما هرگز فانی نمی شود و آن از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنی اعمال و رفتار ماست. ملكات و خلقیات و اعمال ما از وجهه ملكوتی و چهره غیبی باقی است و روزی خواهد رسید كه ما به آنها واصل خواهیم شد و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم كرد و زمینه و موجبات نعیم و لذت یا جحیم و عذاب ما همین امور خواهند بود. [3] .

از آنجا كه ما در روزگار تباهی اخلاق و غلبه شهوات و آفات به سر می بریم، بیش از هر زمانی نیازمند آموزش و پرورش مكارم اخلاقی و انسانی هستیم.


[1] فلسفه اخلاق / ص 307 - 306.

[2] بحارالانوار / ج 16 / ص 210.

[3] عدل الهي / ص 247.